گزینه یکم: با هر دروغی که می گویی بخشی از من را در خودت می میرانی
گزینه دوم: با هر دروغی که می گویی بخشی از خودت را در من می میرانی
گزینه سوم: تو راست می گویی، من دروغ می شنوم
گزینه چهارم: تو راست می گویی، من زیادی حساس شدم
۲۷ تیر ۱۳۸۸
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۳ نظر:
این یادداشت ِ کامل تر شده از سابق ! و یادداشت قبلی را بسی نوشیدم ، عالی بود
--------------
در مورد سینمای آمریکا ، موافقم که کلی فیلم خوب داره و محبوبیت تعداد زیادیش هم بینمون مشترکه ، اما مضمون جمله ی من یک معدل بود ...
مثلا از 100 فیلم به طور اتفاقی جدا شده ی اروپا چند فیلم خوب و در همین مقدار از فیلم های هالیوودی چه مقدار...
ضمنا ... اصطلاح فیلم هالیوودی یه اصطلاح مرسوم و می دونی که منظور همه ی فیلمای آمریکایی نیست ... مثل فیلم فارسی که یه اصطلاحه
------------
آرین دلتنگتم خیلی خیلی خیلی ... تو تا ابد بخوان
اين وطن براي من هرگز وطن نبود
با وصف اين سوگند ياد ميكنم كه وطن من خواهد بود
(لنگستن هيوز.ترجمه احمدشاملو)
تو هم دلت گرفته
تو هم اعصاب اميد در دلت ضعيف شده و نياز به تقويت دارد
"بيا سوته دلان با هم بناليم"
شايد نيچه حق داشت شايد خدا مرده است!
وگرنه خدايي كه من زنده اش را ميشناختم اينهمه بيعدالتي را تاب نميآورد...
سلام
سلام
چه خوب که باز آمده ای.
ارسال یک نظر